پسمانده‌‌های ذهنی

همون تراوشات یک ذهن غیرخطی خوبه

پسمانده‌‌های ذهنی

همون تراوشات یک ذهن غیرخطی خوبه

توضیح نداره که ! آدم باید وبلاگ داشته باشه که بتونه خزعبلاتی که توی مغزش اینور اونور میره رو یه جا مکتوب نگه داره
خیلی هم به ادبی نوشتن معتقد نیستم چون دست و پا گیره ! درسته که برای دیگران مینویسم که بخونن ولی در عین راحتی خودم در اولویته :))

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خار پاشنه

این محمد هم که با یه توییتی شیلنگ عن رو گرفت به هیکل ما که آقا هر ایرانی یک بلاگ و هر بلاگ یک "تراوشات ذهن من" . ولله من اونموقع که بلاگ زدم اصلا کسی تراوشات ذهنی نداشت. کاملا یونیک و یونیکورن وار این اصطلاح به ذهنم رسید و بر عرصه این پیکر بلاگ آن را حک نماییدم. آری این بود از داستان تراوشات 

حالا که ممد گیر داد و نخوایم زیر بار این تیپیکالیسم له بشیم عوضش کردم گذاشتم "پسماند های کورتکس های مغزم". هم خارجی تره هم یونیک تر تا که همسایه نگوید که تو در خانه مایی. 

آقا عرضم به خشتکون که ( آره من چند وقته بی تربیت تر شدم متاسفانه )‌ این سلامتی خوب تاجیه آقا خوووب. یعنی آدمی از گردنه های عصب کشی دندون و اسهال و سندروم روده تحریک پذیر و آنفولانزا رد میشه و یه مسیر steady میبینی که خورشید در انتهای مسیر ازش طلوع میکنه. خیلی شیک و مجلسی میگه خب برگشتیم به حالت نرمال و رها شدیم از بند داروهای سنتی و صنعتی که وانگهی دچار یک عارضه دیگه میشه. و پروردگار از بالا بر بنده خود قهقه زده و نارسیسم وارانه با خود تکرار خواهد کرد:‌ "خلق الانسان ضعیفا".

آری در بین بیماری های شهر قصه من دچار عارضه ای شدم تحت عنوان خار پاشنه یا به عبارتی spure heel. خار پاشنه در ابتدا که به سان فحشی ناتمام میمونه یه حالتیه که به دلیل رسوب کلسیوم در انتهای پاشنه به وجود میاد و تنها از طریق عکس برداری X-ray ( که درود خدا بر ماری کوری و شوهرش) مشخص خواهد شد. حالا من عکس ایکس‌ری نگرفتم. شاید براتون سواله که از کجا میگم من خاااره پاشنه گرفتم. والا حقیقتا برای منم سواله نمیدونم دقیقا. 

حالا کاری نداریم. از اونجایی که من مهندسمم و اهل گوگل و از جامعه پزشکی بیزاری میجویم و چشم ندارم که سر به تنشون باشه چه برسه که بهشون پول بدم که بیان تشخیص بدن که من چشه به صورت self-oriented به دنبال حل این داستان رفتم. چهارتا گوگل فنی تخیلی از منابع پارسی و لاتین و از حضرت یوتوب دوتا ویدئو فیزیوتراپی دیدن به این نتیجه رسیدم که خب من سرطان پاشنه دارم. حالا در لابلای اون فضای مه آلود گوگل یکی اومد گفت که یخ بزار خوب میشه. 

دیگه یخ مفت بود یخ گذاشتیم بهتر شد. گفتیم چه کار کنیم بهتر تر بشه ! سه تا ایبوبروفن خوردم ( برای دوستانی که نمیدونن بروفن چیه خواستم بگم که بروفن یه دارو ضد درد و ضد التهابه و غیراستروئدیه (WTF) که مصرف زیادش میزنه قلب رو داغان میکنه. چون بروفن یه حالت ناخوشی رو کبد به وجود میاره و عملا کبد رو مچاله میکنه پدرسگ. بعد این قلب مجبوره بیشتر فشار بیاره که خون بره تو کبد)


  • ۹۷/۰۷/۲۷
  • علیرضا سیمن

نظرات (۱)

یه جوری تموم شد که انگار نشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی