پسمانده‌‌های ذهنی

همون تراوشات یک ذهن غیرخطی خوبه

پسمانده‌‌های ذهنی

همون تراوشات یک ذهن غیرخطی خوبه

توضیح نداره که ! آدم باید وبلاگ داشته باشه که بتونه خزعبلاتی که توی مغزش اینور اونور میره رو یه جا مکتوب نگه داره
خیلی هم به ادبی نوشتن معتقد نیستم چون دست و پا گیره ! درسته که برای دیگران مینویسم که بخونن ولی در عین راحتی خودم در اولویته :))

آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تصمیم

چندی پیش یکی از دوستان یه فایل pdf ای رو برام ارسال کرد و بهم گفت بخونش !‌یه نظر انداختم به فایل دیدم یه پی دی اف دو صفحه ای هست که انگاری خیلی زیبایی فونت و اینا هم براش مهم نبوده ! سعی شده بوده که به نگارش سقیلی یه مطلب رو به مخاطب خودش حالی کنه !‌ اصولا آدمایی که در زندگیشون جدیت رو خیلی چاشنی حرفاشون نمیکنن وقتی میخوان جدی صحبت کنن سنگ بزرگه رو نشون می کنن و تکلف در نوشتار رو پیشه میگیرن !‌ پاراگراف اول رو خوندم خندم گرفت که آقا این چه نثر متسجع و سقیلی هست برادر.... حالا ما این کلمات رو کالبدچکاپی نکنیم و به قول خارجی ها read between the lines کنیم در خلال متنش سعی شده بود که یه حرف رو بزنه اونم اتلاف بیهوده وقت بود. این که مثلا من چقدر از تایم من نوعی صرف اینستا و تلگرام میشه !‌ چقدر زندگی هامون به این ادوات تصنعی گره خورده !‌ چقدر سخته بی اینا بودن !‌ سیمپتومی اصن به وجود اومده دال بر این که اگه من یه وقت تلگرام رو چک نکنم از دنیا عقبم !!‌ برای برون رفت از این قضیه هم میای چهارتا کانال اسمی (‌مثلا وحید آنلاین و مملکه و توییتر و ... ) رو فالو میکنی که مبادا از بهمن اطلاعات عقب بمونی. اگه به عنوان شخص سوم شخص بیای به زندگیت نگاه کنی شاید متوجه بشی که زمانی که برای این محیط ها میزاری بیشتر از اون چیزی هست که من فکرش رو میکردم .

این رفیق ما ته حرفش اومد گفت که آقا من میخوام از این به بعد فقط یازده شب به بعد آنلاین شم و اگه کاری دارین به ایمیل من پیام بدین و ... . از حرکتش خوشم اومد !‌این که حس کرده که این بیماری داره ریشه میدوونه تو وجودش و تصمیم گرفت که کات در روت کنه !‌ من نیز جوگیرانه بهش پی ام دادم :‌حاجی حال کردم ... منم همین کار رو میکنم .

از اون شنبه ای که قرار بود من این فعالیت رو کمرنگ کنم ! حدود 7 روز میگذره و به مراتب میشه گفت که هیچ تاثیری در روند کار صورت نگرفته !‌ من همچنان معتاد به لپتاپم ! بیکار که میشم باس لپتاپ جلوم باشه !‌ هیچ تایمی برا زبان خوندن !‌کتاب خوندن و یا حتی تمرین انجام دادن هام تو برنامه وجود نداره ! در چنین بزنگاهایی یهو تصمیم هایی سخت میگیری که دیگه وقتشه !‌وقت اون محدودیتی هست که دم ازش میزنی ! باید خودت جلو خودت رو بگیری ! رنگ لعاب زندگی رو باید خودت بپاچی به زندگیت پس بیا این لپتاپ رو بیخیال.

علیرضا داستان ما هم بسان اون دوست کذا تصمیم بر این میگیره که (‌ just in this moment )‌ فعالیت هاشو محدود کنه ! توییتر و تلگرام رو حداقل ...

بلاگش رو بیشتر آپدیت کنه !‌ میدونی چرا ؟‌ چون نوشتن باعث میشه که مغز آدم یه نوع defragment fragment سرخود با خودش انجام بده و حفره های خالی تو مغز خود به خود پر بشن. 

تلگرام کمتر بره چون . why not ?

زبان رو پیشه روی کارش قرار بده چون . بنا به حافظه ضعیفی که پیدا کردم جدیدا نیاز دارم به یه مهارتی که قدرت حفظیجاتی رو در من تقویت کنه

خلاصه که اینا تصمیماتی از قبیل تصمیمات کبری طوری ای بود که من اینجا به عرض و خدمت شما رساندم !‌ باشد که رستگار شم.


  • علیرضا سیمن